فیلم بچه رزماری ؛ اثری شیطانی از رومن پولانسکی

447

مدیوم بی‌نظیر رومن پولانسکی

 

فیلم بچه رزماری ساخته رومن پولانسکی کارگردان نام‌آشنای فرانسوی لهستانی است که خیلی‌ها در کشورمان او را با فیلم معروف پیانیست به یاد دارند. فیلم محصول سال ۱۹۶۸ ایالات متحده است که در زمان اکران خود توانست سر و صدای زیادی را به‌پا کند و چندین جایزه از جشنواره‌های اسکار و گلدن گلوب را از آن خود کند. در لیست ۱۰۰ فیلم هیجان انگیز تاریخ سینما به انتخاب بفا این فیلم در جایگاه نهم قرار گرفته است و جزو فیلم‌های مهم رومن پولانسکی به شمار می‌آید. پس در این یادداشت قصد دارم که در مورد این فیلم براتون بنویسم.

اگر علاقمند به فیلم و سینما هستید برای خواندن یادداشت‌های دیگر به بخش فیلم و سینما بروید.

فیلم بچه رزماری ساخته رومن پولانسکی
پوستری از فیلم بچه رزماری

خلاصه فیلم‌نامه فیلم بچه رزماری:

زن و شوهر جوانی به اسم رزماری و گای قصد انتخاب آپارتمان دارند. گای بازیگر است و قصد ورود به هالیوود را دارد. در روزهای اول ورود، رزماری با دختر جوان همسایه به اسم (تری گیانفری) در رختشوی‌خانه آشنا می‌شود، او با پیرمرد و پیرزن همسایه (مینی و رومن کاستوت) زندگی می‌کند. چند روز بعد، به شکل بسیار وحشتناکی با جنازه‌ی (تری) مواجه می‌شوند که خود را از پنجره به بیرون پرت کرده است. از این‌جا به بعد ارتباط با همسایه‌ی طبقه بالایی، پیرمرد و پیرزن ایجاد می‌شود.

گای و رزماری که قصد بچه دار شدن دارند، در شبی که همسایه برایشان ظرف غذا می‌آورد، زن جوان به حالت بیهوشی در می‌آید و در خواب می‌بیند که با شیطان هم بستر شده است. روزهای بعد که جواب حاملگی رزماری مثبت می‌شود، آقا و خانم کاستوت به شکل افراطی از رزماری مراقبت می‌کنند و محلول‌های مکمل به او می‌دهند و حتی دکتر زنان به او معرفی می‌کنند.

تولد شیطان

این میزان توجه برای رزماری که دردهای شدید دارد، کم کم حالت عجیب و غیر طبیعی به خود می‌گیرد. رزماری به شکل غیرعادی لاغر می‌شود. تا جایی که نمی‌تواند دوام بیاورد و یک مهمانی دوستانه برگزار می‌کند و به دوستان صمیمی‌اش ماجرا را می‌گوید. او می‌خواهد دکتر خود را عوض کند. بعد از آنکه دوست صمیمی‌اش کتاب شیطان پرستان را پیدا می‌کند و می‌خواهد به دست رزماری برساند، نا به هنگام از دنیا می‌رود اما در مراسم ختم او، کتاب به دست رزماری می‌رسد.

او مطمئن می‌شود که گرفتار جادویی شیطانی شده است، که حتی شوهرش نیز ردی در این ماجرا دارد. رزماری، خود و جان بچه‌اش را در خطر می‌بیند. هر چه تلاش می کند نمی تواند از دستشان خلاصی یابد تا آنکه در شرایط سخت بچه به دنیا می‌آید اما به دروغ می‌گویند که بچه‌اش از دنیا رفته است. روزها می‌گذرد. همسایه‌ها سعی می‌کنند با قرص‌های مختلفی رزماری را به خواب ببرند. او قرص‌ها را نمی‌خورد تا جایی که نیمه شب از پشت کمد خانه به سوی دیگر خانه می‌رود و مواجه می‌شود با همسرش و همسایگان که مهمانی گرفته‌اند و بچه در تخت خودش است. رزماری بالای سر بچه می‌رود و با این مسئله مواجه می‌شود که بچه‌اش شیطان است.

فیلم بچه رزماری ساخته رومن پولانسکی
سکانسی از فیلم

جایگاه رومن پولانسکی:

رومن پولانسکی کارگردانی است که در سینمای جهان به شکلی، جایگاه سوق الجیشی دارد. اینکه این فیلمساز به خاطر زندگی پر ماجرایی که داشته، ماجراهای انسانی، استرس و دلهره در دل زیباترین خاطرات را می‌شناسد، برای همین در فیلم‌هایش می‌تواند از آن‌ها استفاده کند. رومن پولانسکی برای من کارگردانی است که وجودش و سینه‌اش پر از لحظه‌ها و داستان‌های «نگو» است. او به درستی راه سینما را انتخاب کرده است. مسیر سینما برای ماجراهای رومن پولانسکی انتخابی هوشمندانه بوده است. بیاییم فرض کنیم پولانسکی مدیوم دیگری مثل نقاشی یا تئاتر را برای بیان احساسات خود و داستان‌هایش و تصویرهایش انتخاب می‌کرد. شاید الآن که این متن را می‌نویسم اسمی از این فرد نشنیده بودیم.

مدیوم بی‌نظیر پولانسکی

مدیومی که هنرمند برای وجودش انتخاب می‌کند، بخش مهمی از اتفاق است. اینکه بتواند تفکرات خود را به بهترین شکل منتقل کند. کاری که رومن پولانسکی استادانه انجام می‌دهد. اما سؤال اینجاست، چرا اینقدر دلهره و ترس؟! چطور می‌شود که زیباترین لحظه‌ی زندگی زناشویی که تولد نوزادی زیبا و بی گناه است آنچنان آشنایی‌زدایی شود که فکر می‌کنم غیرممکن است که هیچ کدام از بینندگان این فیلم اگر در شرایط تولد نوزاد خود یا شاهد تولد نوزادی از نزدیکان خود باشند، مفاهیم و تصاویر این فیلم یادشان نیاید!

سؤالی که رومن پولانسکی به این شکل جواب می‌دهد: «شاید! قطعاً اتفاقات کودکی‌اش و لهستانی اشغالی زیر پوتین‌های سربازان هیتلر بی تأثیر نبوده است. در جنگ جهانی دوم زمانی که ۸ ساله بودم مادرم در اردوگاه اسیران جنگی نازی‌ها از دنیا رفت. پدرم نیز به اردوگاه برده شد اما جان سالم به در برد. من نیز در خانه‌های روستاییان دائم جا به جا می‌شدم.»

پولانسکی دیوانه‌ی سینما

رومن پولانسکی در رادیو و تئاتر نیز فعالیت می‌کرد. او زمانی که آلمانی‌ها در میدان شهر فیلم‌های خبری پخش می‌کردند می‌توانست دزدکی تماشا کند و لذت ببرد. در همان سنین که او روزنامه می‌فروخت فهمید که عاشق نه، بلکه دیوانه‌ی سینماست.

بعد از احضاریه‌ی دادگاه به خاطر اتهام تجاوز به دختری ۱۳ ساله در مهمانی، مدتی طولانی سرگردان و خانه به دوش بود، مبادا که او را دستگیر کنند. اما بعد از مدتی متوجه شد که اداره پلیس به خاطر مجهول المکان بودنش پرونده‌اش را بسته‌اند.

او در مورد ۱۵ ثانیه سانسور شده از اکران فیلمش در بریتانیا می‌گوید که این کشور تنها کشوری است که قسمت بستن پای میرا فارو در صحنه خواب و رویا را سانسور کرده است. گویی از نظر بریتانیا این قسمت فیلم به شکلی رابطه‌ی جنسی پر خطر را ترویج می‌داده است. البته که این توضیح برای پولانسکی غیر منطقی است.

نکته‌ی جالب دیگر در موردفیلم بچه رزماری اینکه پولانسکی فیلم قبل از مونتاژ را ۵ ساعته گرفته است و در نسخه‌ی انتهایی به ۲ ساعت و نیم رسانده است.

“زمان فیلم قبل از مونتاز حدود ۵ ساعت بوده که در نسخه‌ی نهایی این زمان به ۲ ساعت و نیم می‌رسد”

فیلم بچه رزماری ساخته رومن پولانسکی
رومن پولانسکی

تحلیل فیلم بچه رزماری:

فیلم بچه رزماری در ژانر ترسناک قرار می‌گیرد. فیلمی پر از رمز و راز که زندگی رومن پولانسکی، کارگردان این فیلم را نیز به شکلی سخت تحت تأثیر قرار داد. بچه رزماری اولین فیلم پولانسکی لهستانی در سال ۱۹۶۸ در آمریکا است.

فیلم بچه رزماری از رمانی به نام بچه رزماری از ارا لوین (Ira Levin) اقتباس شده است و فیلم نامه‌اش در جشنواره اسکار موفق می‌شود که بهترین فیلم نامه اقتباسی را از آن خود کند. میا فارو (Mia Farrow) که الان ۷۵ سال دارد، در این فیلم نمایشی خیره کننده از خود به‌جای می‌گذارد و جایزه‌ی گلدن گلوب را به‌خاطر ایفای نقش در این فیلم دریافت می‌کند.

انتخاب شغل مرد جوان بسیار هوشمندانه بود. بازیگری که به دنبال تمرین‌ها برای نقش‌های مختلفی است. گویی در زندگی با همسر خود نیز در حال نقش بازی کردن است. او نقش یک همسر همراه و دلسوز و عاشق را بازی می‌کند. بنیاد تمام ارتباط زن و شوهری بر هم می‌ریزد، جایی که زن جوان همسرش را در مهمانی شیطان پرستان می‌بیند و روی صورتش تف می‌اندازد.

این فیلم نقش تعیین کننده‌ای در ورود شیطان به سینمای جهان داشت. بعد از این فیلم «طالع نحس» و «جن گیر» ساخته شد.

زبان تصویر فیلم بچه رزماری:

این فیلم برای کارگردانان جوان و جویای تجربه مانند کلاسی درس است. نما به نما در روایت‌پردازی کارشان را بسیار درست انجام می‌دهند. در این‌جا چند نما مثال می‌زنم تا رابطه‌ی متن و تصویر و کارگردانی را شرح دهم.

در نمایی که خانم و آقای کاستوت، همسایه‌‌های مزاحم وارد خانه‌ی رزماری می‌شوند و برای اولین بار می‌خواهند به رزماری تبریک بگویند که جواب آزمایش مثبت بوده است. در کمال تعجب رزماری، می‌بینیم که خانم کاستوت خیلی سریع می‌خواهد با تلفن خانه‌ی رزماری یک خدمتکار برای رزماری آماده کند. نمایی که دوربین تماس خانم کاستوت را نشان می‌دهد، بخشی از دیوار به شکلی تصویر را به دو نیم تقسیم کرده که ما تنها می‌توانیم نیمه بدن خانم کاستوت را ببینیم و بخشی از صورت خانم کاستوت در پشت دیوار پنهان شده است. گویی این زبان تصویر به پنهان‌کاری‌های این خانم همسایه اشاره می‌کند. بعد از این وقتی صورت رزماری را می‌بینیم سؤال‌هایی برایش ایجاد شده که فکر و مشغله‌ی فکر کردن به بچه‌اش، باعث می‌شود خیلی نسبت به این رفتارها حساسیت نشان ندهد.

در سکانسی که شکلی از تجاوز عجیب را به رزماری نشان می‌دهد، نور صحنه و فضاسازی بسیار وهم انگیز است. چیزی بین واقعیت و رویا، این شکل از تلاطم رزماری با کات‌های فراوان، حرکت دوربین‌های غیر منسجم، حرکت دوربین همراه با رزماری، ترس و توهم را نشان می‌دهد. این سکانس مرز بین واقعیت، خواب، رویا و توهم است.

پوستر طراحی شده توسط طرفداران

برای خواندن یادداشت های دیگر از پوریا سمندری، اینجا را کلیک کنید.

برای پیدا کردن فیلم‌های ارزشمند تاریخ سینما دیگر اینجا را کلیک کنید.

لطفاً به این یادداشت امتیاز بدهید.

 

 

 

به این مطلب امتیاز دهید

فیلم بچه رزماری ؛ اثری شیطانی از رومن پولانسکی
5 (100%) 4 votes