اقتصاد، شماره سوم؛ انتخاب راهحل
اکنون که تا حدودی با رفتار جمعی آشنا شدیم بهتر است مصداقهای اجتماعی راهحل های مردم برای مقابله با وضعیتهای سخت اقتصاد را را در قالبهای اجتماعی بسنجیم. با مثالی شروع میکنیم. از حرکتهای اخیر که در کشور به وقوع پیوسته شروع میکنیم. نگاهی به شایعات گرانی نرخ بنزین بیندازیم.
صفهای طولانی راهحل
به محض شروع این شایعات، صفهای طولانی در پمپ بنزینها شروع شد. فرض کنید شما یکی از این افراد در صف باشید. یک باک بنزین حدود ۵۰ لیتر میشود. فرض کنید علاوه بر این، ۵۰۰ لیتر هم ذخیره برداشتید. خب بعد از تمام شدن این ۵۰۰ لیتر چه؟ چه اتفاقی می افتد؟
شما هم مثل بقیه!
شما هم باید مثل سایرین بنزین با نرخ جدید خریداری کنید. پس این یک راهحل نیست. یک مسکن است برای دردی مثل دندان درد. برای این دندان هرچه مسکن بخورید فایده ندارد تا زمانی که آن را درمان کنید.
همین اتفاق را در همه امور زندگی میتوان بسط داد.
راهحل تازهای را امتحان کنیم؟!
خوب است از امروز کاغذ و قلمی آماده کنیم و با هم در هر جلسه کارهایی را روی کاغذ بیاوریم تا برایمان بماند. مثالهایی از ایندست اتفاقات پیدا کنید و روی کاغذ بیاورید. نقطه شروع، مسیر و نتایجی که به دست آمده است را بنویسید. اگر خودتان در این اتفاقات بودهاید از تجربیات خود بنویسید. تجربه نتایج فردی و نتایج جمعی و اگر هم دخیل نبودهاید، پیشبینی کنید.
سپس راهحل های جایگزین را بنویسید و پیش بینی کنید آیا نتایج بهتر خواهد بود یا خیر؟ باید کمی آیندهنگر باشیم. خوردن مسکن برای درد، راهحل کوتاه مدت است.
در بلندمدت باید درمان صورت بپذیرد تا مشکل برطرف شود.
پس از بحران چه میشود؟

البته درست است که بعضی راهحلهای کوتاه مدت برای عبور از بحرانهای اقتصادی مناسب هستند؛ اما پس از بحران چه میشود؟
ادامه دادن این راهحل زمینههای رانت را فراهم خواهد کرد. به عنوان مثال: توزیع گوشت با قیمت تنظیم بازار برای عبور از بحران به وجود آمده و راهحل مناسبی است. اما در کوتاه مدت. در بلند مدت باید فکر اساسی دیگری کرد.
راهحل درست چیست؟ اگر نتوان گوشت با نرخ تنظیم بازار عرضه کرد چه؟
با صفهای طولانی که ایجاد میشود چه باید کرد؟
یک مثال شفاف از انتخاب راهحل
برای درک بهتر مثالی بزنیم. البته شاید مثال اخلاقی نباشد ولی برای درک این موضوع شاید خوب باشد. فردی را در نظر بگیرید که برای امرار معاش خود از دیگران کمک میگیرد یا به عبارت عامیانه گدایی میکند. خب اگر این فرد یک هفته مریض شود و نتواند طلب کمک کند چه رخ میدهد؟
باید گرسنگی بکشد و چهبسا زندگی خود را از دست بدهد. خب کمک کردن به او میشود راهحل کوتاهمدت و شاید برای او هم پاسخ خوبی باشد که بدون زحمت نیاز امروز خود را برطرف کند. اما راهحل بلند مدت و اساسی این است که برای او کاری دستوپا کنیم تا هم به اقتصاد کمک کرده باشیم و هم او را از کمک سایرین بی نیاز کنیم.
پس از همین الان شروع کنیم به اینکه، پیش از انجام هر کاری کمی فکر کنیم یا دستکم بیشتر فکر کنیم.
علاوه بر اینکه به لحاظ منطقی و علمی بهترین راهحل را انتخاب کرده و بهترین کار را انجام دهیم؛ به لحاظ وجدانی و ویژگیهای اصیل انسانی هم بهترین باشیم.
جامعه از تکتکِ ما تشکیل شده است و هنگامی که ما به ندازه خودمان بهترین کارها را انجام دهیم جامعه خود به خود به بهترین شکل در خواهم آمد.
به امید آن روز.
*برای مطالعه دیگر یادداشتهای اقتصادی، «پرونده اقتصاد در جامعه» را مطالعه کنید.