مصرف گرایی چیست ؟

1,250

مصرف گرایی : رابطه‌ای میان اشیاء و انسان برقرار می‌شود

شیء ستایش شونده

امروزه فقط کافی است کمی در رابطه‌ای که مابین انسان و کالا وجود دارد دقیق شویم. شاید در وهله اول این سؤال به ذهن می‌آید که به راستی آیا بین کالا و انسان ها رابطه‌ای برقرار است؟ و به راستی مصرف گرایی چیست ؟ در دنیای مدرنیته امروزی همه ما برای تأمین بسیاری از نیازهای ضروری زندگیمون به سراغ بسیاری از کالاها و وسایلی می‌رویم که شاید پیش خودمان بگوییم به آن‌ها نیاز داریم. اما مصرف و تأمین همین کالاها در جهان مدرن امروز به یکی از دغدغه‌های انسان و استرس تبدیل شده است. در این یادداشت می‌خواهیم که به این موضوع و پیامدهای آن بپردازیم.

آیا می‌دانستید در اواخر قرن بیستم با افزایش مراکز خرید و مصرف گرایی بی‌رویه، بشر چه صدماتی به محیط زیست وارد کرده است.پیشنهاد می‌کنیم یادداشت زیر را مطالعه فرمایید

از اهمیت مد پایدار در آینده محیط زیست و زمین خبر دارید؟

مصرف گرایی

مصرف گرایی واقعاً چیست ؟

آنچه امروزه در جامعه مدرن ما بسیار به چشم می‌خورد “فراوانی و وفور” کالاهای مصرفی است. شاید در یک نگاه اجمالی به کلیت پدیده ی فراوانی کالا، اهمیت این مسئله و مصرف گرایی به هیچ عنوان به چشم نیاید. اما اگر به دقت موضوع را مورد بررسی قرار دهیم متوجه فرایندی خواهیم شد که گویی با حل شدن در کثرت خود، خود را از چشم پنهان نگاه می‌دارد. “فراوانی اشیاء و کالا” امروزه اتفاقی را پدید آورده است به نام مصرف گرایی. اگر مسئله را دقیق‌تر بررسی کنیم برای اینکه بهتر درک کنیم مصرف گرایی چیست ، در خواهیم یافت که امروزه انسان‌ها بیش از آنکه در محیط اطراف خود با دیگر انسان‌ها سر و کار داشته باشند با اشیاء در ارتباطند. در نتیجه در جوامع امروز دیگر انسان‌ها نیستند که ستایش می‌شوند، بلکه اشیاء در رأس هرم امر ستایش‌شونده قرار می‌گیرند.

 “همانگونه که کودکی که در میان گرگ‌ها بزرگ می‌شود به گرگ تبدیل می‌شود، ما نیز آرام آرام حالت ابزاری پیدا می‌کنیم.” (بودریار,۲۰۰۷)

بد نیست نگاهی به مراکز تجاری بزرگ در دنیای امروز بیاندازیم. چه چیزی در یک مرکز تجاری بسیار مشهود است؟ “انباشتگی و وفور کالایی”. نمای اولیه، ویترین‌های شلوغ از کالا، نورپردازی مهندسی شده بر آن‌ها. این‌ها همه نمونه تصاویری هستند که در دنیای امروز مدام در یک مرکز تجاری به چشم می‌خورند. فراوانی کالاها در یک مرکز تجاری به مثابه تحریک اشتهای افراد عمل می‌کند. در واقع ما حتی قبل از خرید یک کالا، پیشاپیش “تصویر ویترینی” کالا را “مصرف می‌کنیم و این خود یکی از عوامل بسیار مهم در مصرف گرایی است.

“در انباشتگی، چیزی بیش از مجموع تولیدات نهفته است.” (بودریار,۲۰۰۷)

در این مراکز تجاری ما با بازسازی دره‌های شیر و عسل اما نه به برداشت کلاسیک آن بلکه به شکل بازنمایی بهشت کالایی که زیر نورهای نئونی و در قالب فراوانی و موجودیت به ما عرضه می‌شود مواجهه می‌شویم.

واکنش روانی زنجیره‌ای چیست؟

دنیای امروز

با بررسی دقیق‌تر این پدیدارها، می‌توان به کلکسیونیزه شدن کالاها به مثابه زنجیرواره‌ای مرتبط و متناسب با یکدیگر در دنیای امروز پی برد. نوعی سازماندهی که تقریباً در کلیه فروشگاه‌های لوازم الکتریکی منزل، فروشگاه‌های پوشاک و حتی فروشگاه‌های مواد غذایی نیز وجود دارد. به کالاهای عرضه شده دقت کنید. فروشگاه‌ها یک رشته اشیاء مختلف عرضه می‌کنند که به نوعی ملزوم و مرتبط با یکدیگرند. این همان فرایندی است که منتقدان مصرف گرایی تحت عنوان “واکنش روانی زنجیره‌ای” از آن یاد می‌کنند که در مصرف‌کننده ایجاد می‌شود. باید در نظر گرفت که اشیاء در حالت بی‌نظمی مطلق به نمایش گذاشته نمی‌شوند حتی در مواردی که اشیاء نمایانگر بی‌نظمی در چیدمان هستند به صورت سازمان یافته عمل می‌کنند.

“بی‌نظمی آن‌ها در واقع القاء توهمِ بی‌نظمی در عین سازمان یافتگی است” که هدف نهایی آن جلوه‌گری وسوسه انگیز برای مصرف کننده‌ی ناآگاه است. این پدیدارها افراد را به سمت شبکه‌ای کالایی هدایت می‌کنند که سبب می‌گردد مصرف کننده به طور منطقی از یک شیء به شیء دیگری همچون دنبال کردن خط ارتباطی نامتناهی و قطع ناشدنی برود. پویایی تجاری و حس زیبایی شناختی با فراهم آوردن محیطی آرام، راحت و ایجاد حس دسترسی پذیری نامتناهی و فراوانی کالایی تنها در پی پذیرایی از مشتریان نیستند بلکه بدنبال آن‌اند که چیزی را به مخاطب عرضه کنند.

ملانزی‌های جزایر فیجی در شباهت با شهرنشین‌های سرگردان

بومی‌های ملانزی از اینکه هواپیماها بر فراز سرزمینشان به پرواز در می‌آمدند خوشحال بودند. اما مسئله این بود که این هواپیماها هیچوقت در سرزمینشان فرود نمی‌آمدند. بومی‌ها تصور می‌کردند سفید پوست‌ها در مکان‌های خاص اشیاء مشابهی در اختیار دارند که هواپیماها را به سمت خودشان می‌کشند.

بر همین اساس، بومی‌ها شروع به ساختن ماکت هواپیما با شاخ و برگ درختان کردند و قطعه‌ای از زمین را هم برای اینکار اختصاص دادند. بومی‌ها با دقت تمام طول شب، مکان مذکور را روشن نگه می‌داشتند و بی‌صبرانه در انتظار هواپیمای واقعی که گمان می‌رفت در آن مکان خاص مهیا شده فرود آید منتظر می‌نشستند.

حال با توجه به روند جامعه مصرفی انسانِ امروز، میتوان به این قضیه به عنوان عنصری نمادین نگاه کرد. انسان سرگردان درجنگلِ شهرهایی که فراوانی ماکت‌ها را پیشکش می‌کنند. مجموعه‌ای از ماکت‌ها و نشانه‌های خوشبختی را فراهم می‌سازد و در انتظار خوشبختی پوسیده می‌شود.

در دنیای امروز ما با یک تفکر کاملاً بدوی روبرو هستیم که تا حد زیادی با بومیان ملانزی در شباهت است، تفکری که خود مطلق‌پندار است و این مطلق‌پنداری خودش را در یک فرم مصرفی به نمایش می‌گذارد. اگر ماکت‌های هواپیما را به عنوان “نشانه “و هواپیما را “خوشبختی یا امر حقیقی “در نظر بگیریم در نتیجه می‌توانیم در قالب یک جایگزین‌سازی به نشانه‌هایی که امروزه جای آن ماکت‌ها قرار گرفتند پی ببریم: کثرت کالاها و اجناس و انباشت گراییِ کالا و اشیاء در واقع همان جمع آوری نشانه‌هاست. رضایتمندی ناشی از انباشت و فراهم آوریِ اشیاء معادل ماکت‌های هواپیمایی ساده ملانزیایی‌هاست. رضایتمندی مجازی و نه حقیقی که در نتیجه بازتاب خودفریبی و امیدی واهی هستند که انسان را به یک زندگی پر ابتذال دل‌خوش می‌کنند و این یکی از پیامدهای اصلی مصرف گرایی به حساب می‌آِید.

عواقب مصرف گرایی

مصرفِ ناپیدا به مثابه نوع دیگری از مصرف: “شما تصاویر تلویزیون را مصرف می کنید”

اجازه دهید برای درک بهتر مصرف گرایی چیست برایتان یک مثال بزنم. یک روز بعد از پایان کار روزانه به خانه باز می‌گردید. کنترل تلویزیون را بر می‌دارید و تلویزیون را روشن می‌کنید. اتفاقی معجزه آسا می‌افتد. شما با انبوهی از تصاویر مواجهه می‌شوید که قادر به تعویض آن‌ها هستید. این تصاویر به سوی شما سرازیر شده‌اند. تصاویری که ظاهراً مطیع دستور شما هستند اما در واقع وفور، نامتنهاهی بودگی و تداوم آن ها در شما “توهم سلطه” بوجود می‌آورد. حال آنکه واقعیت اجتماعی خود که فرایند تولید که به مصرف تصاویر منتهی می‌شود را به لطف تکنیک از ذهن مصرفه‌کننده می‌زدایند. در نهایت تماشاگر متصور می‌شود که تصاویر را به چنگ آورده است. در نظر بگیرید که با همین تکنیک به مصرف رساندن تصاویر چگونه تبلیغات، برنامه‌های مفرح تلوزیونی، اخبار و بیانیه‌های سیاسی ایدئولوژی خود را  توسط سیستم رسانه‌ای به مصرفِ مخاطب خود می‌رسانند.

مدیریت محیط زیست مهم‌ترین مسئولیت ما در برابر محیط زیست خودمان ؛ پیشنهاد می‌کنیم این یادداشت را از دست ندهید.

با “از رده خارج شدگیِ پندارین” آشنا شوید

دنیای امروز

امروزه آنچه برای اقتصاد سرمایه‌داری به مثابه محرک عمل می‌کند “از رده خارج شدگی پندارین” است. به کلمه “پندار” توجه کنید. در جوامع امروز که تأیید شدن افراد تحت سیطره تبعیت از مد و تکنولوژی تحت لوای یک نوع بینش زیبایی‌شناختی ایدئولوژیک شکل می‌گیرد. “از رده خارج شدگی پندارین” ناظر به ایجاد این تصور است که اشیاء هرچند کارایی خود را حفظ کرده‌اند باید با کالاهای جدیدتر که از نظر کارایی تقریباً با یکدیگر در یک رده قرار می‌گیرند، تنها به صرف تفاوت ظاهری‌شان، تعویض شوند. ایجاد ظاهری جدیدتر و متفاوت‌تر تنها برای بوجود آوردن احساس بهتر و رضایت شخصی. ایجاد یک “پندار.”

اقتصاد سرمایه‌داری مصرفی دنیای امروز از این جهت مورد نقد است که به جای برآوردن نیازهای حقیقی، گرایش به تحریک امیال، تخریب سلیقه مستقل و برساختن ذائقه مصنوعی و ایجاد نیاز کاذب و ناواقعی در افراد دارد.

آغاز فاجعه با مصرف گرایی

“همه ما حاصل دل‌مشغولی به سبک زندگی هستیم. قتل و جنایت و فقر دل‌مشغولی من نیست. بلکه تمام فکر و ذکر من شده مجلات تبلیغ کننده اشخاص مشهور، تلویزیونی که پانصد کانال داشته باشد، و زیرپوشی که نام فلان طراح لباس رویش باشد.”  (دیالوگ تایلر دوردون در فیلم باشگاه مشت زنی ۱۹۹۹، به کارگردانی دیوید فینچر).

فاجعه‌ای که در دنیای امروز ما رخ داده است، فروکاست ارزش انسانی و معنا به سطحواره‌هاست. کالا رفته رفته طی فرایندی بسیار آرام معرف شخصیت، اخلاقیات و جایگاه اجتماعی افراد می‌شود. تخریب معنا و برساختن معنایی ابداعی از ترفندهای اقتصاد سرمایه‌داری جهت کسب سود دو چندان و ایجاد طبقه‌ای بود که از طریق آن، مصرف کنندگان برای قرار گرفتن در رأس هرم طبقاتی مجزا کننده با یکدیگر به رقابت بپردازند و البته نتیجه همچنان ابر سود (Hyper Profit) ناشی از این نزاعِ متوهمانه است. آزادی، زیبایی، مفهوم زندگی، عشق، دگر دوستی و … یکسره دگرگون گشته و در “مصرف” خلاصه و به نسبت آن بازتعریف می‌شوند.

نقش تبلیغات در مصرف گرایی انسان امروزی

حال که متوجه شدیم مصرف گرایی چیست ، زندگی پر رمز و راز بشر دنیای امروز دیگر تقلیل یافته به ارضای غریزه مصرف و انباشت کالاهای لوکسی که در تبلیغاتشان مدام می‌گویند: “زندگی بهتر را با خرید لباس های ورساچی یا آرمانی یا فلان لوازم آرایشی برند بورژوا تجربه کنید” است. سرسام و فراوانی تبلیغاتی که به دست داشتن انگشتر طلا و یک دست کت و شلوار گران قیمت را نماد جذابیت ابدی، شخصیت مردانه معرفی می‌کنند. “جنتلمن های تبلیغاتی” با ابر تبلیغات (Hyper advertisement) از فضای رسانه‌ای مجازی به فضای واقعی راه پیدا می‌کنند. امروزه شاید تنها سلاح ما در مقابل این تله‌های رسانه‌ای و مصرف گرایی افراطی، آگاهی کامل از فرایند تولید، نشانه و ترفندهایی است که با توسل به نشانه‌ها و تغییر و بر ساخت معنایی امور صورت می‌گیرد. آگاهی و اندیشه‌ای که تحت تأثیر ابر تبلیغات عمل نمی‌کند و استقلال آن به مثابه پتکی است که پنداری دروغین را در هم می‌شکند. پس آشنایی ما با این مقوله و اینکه دقیقاً چیست یک نیاز اساسی است تا بتوانیم خود را از غرق شدن در آن نجات دهیم.

“آن‌ها لباس‌های آمریکایی پوشیدند و هرکاری که عمو سام گفت بکن، کردند. اما لباس‌های آمریکایی قواره تنشان نیست. روی تنشان نمی‌نشیند. نصیب ما این شد! آن‌ها دنبال آزادی نبودند، دنبال شلوار جین و سوپر مارکت بودند… گول کاغذهای زرق و برق‌دار را خوردند…حالا فروشگاه‌ها مملو از تنوع کالاهاست. وفور کالا. اما انبوه سالامی هیچ ربطی به خوشبختی ندارد.” (برگرفته از مصاحبه‌ای شفاهی,الکسیوویچ,۱۹۹۱)

برای دسترسی به یادداشت‌های محتوای متنی بر روی لینک قرار داده شده کلیک کنید.

یادداشت‌های زندگی را اینجا مطالعه کنید.

لطفاً به یادداشت امتیاز دهید.

دنیای امروز

به این مطلب امتیاز دهید

مصرف گرایی چیست ؟
4.5 (89.41%) 34 votes