بودیل جین ؛ گفت‌وگو با تصویرگر زن آمستردامی

228

تصویرگری در جریان زمان، داستان بودیل جین

 

بودیل جین (Bodil Jane) یک تصویرگر زن آمستردامی است که بخاطر پرتره­‌های رنگارنگ­ش از «زنان واقعی» معروف شده. تصویرگری ‌های او چشم‌نواز، گرم، صمیمی و دلربا هستند. سبکی که مشتریان بزرگی مثل یونیسف (Unicef) ، نایکی (nike)  و مجله­‌ی نیویورکر(The New Yorker) را به خود جذب کرده است.

بودیل جین بعد از اقامت در روتردام برای تحصیل در آکادمی ویلم دکونینگ (Willem de Kooning Academy) به آمستردام بازگشت. او در حال حاظر در استودیویی کار می­‌کند که با دوچرخه تا خانه‌­اش ده دقیقه فاصله دارد.

در ادامه بخشی از مصاحبه با بودیل جین را می­‌خوانید.

برای خواندن مصاحبه با دیگر تصویرسازان موفق به صفحه گرافیک بروید.

بودین جیل تصویرگر زن آمستردامی
بودیل جین

هیچ وقت فکر می­‌کردید که یک روز تصویرگر بشوید؟

خب من در خانواد‌ه‌ا­ی خلاق بزرگ شد‌ه‌­ام. پدر و مادرم هر دو هنرمندند. مادرم سرامیک آرتیست است و برای رستوران‌ها و خانه‌ها کاشی‌های سرامیکی می­سازد. پدرم هم برای شرکت‌­های تبلیغاتی تصویرگری می‌­کرد؛ اما در حال حاظر در حوزه‌­ی تبلیغات کار نمی‌­کند و الان در شرکت مادرم مشغول به کار است.

وقتی که بچه بودیم پدرم ما را به آتلیه‌اش می‌­برد تا وقتی مجسمه می‌­سازد ما سیاه قلم کار کنیم. مادرم کاشی­‌های سرامیکی قدیمی‌­اش را به خانه می‌­آورد و ما با کنار هم گذاشتن آن­‌ها آینه‌­ی موزائیکی درست می­‌کردیم.

وقتی به تعطیلات می‌­رفتیم همه‌­ی ما دفتر اسکیس داشتیم و اسکیس تمرین می­‌کردیم. ( البته زمان‌هایی که از موزه دیدن نمی‌کردیم!) این در حالی بود که من اصلا فکر نمی­‌کردم که در حال خلق کردن چیزی هستم. این کار برای من خیلی عادی بود. در حین فارغ‌التحصیلی از دبیرستان در روتردام یک دوره پیش‌نیاز آخر هفته­‌ها در آکادمی «ویلم ‌دکونیک» گذراندم. آنجا بود که با تصویرگری آشنا شدم و فهمیدم تصویرگری چیزی است که من می‌­خواهم.

“وقتی به تعطیلات می‌­رفتیم همه‌­ی ما دفتر اسکیس داشتیم و اسکیس تمرین می­‌کردیم.  این در حالی بود که من اصلا فکر نمی­‌کردم که در حال خلق کردن چیزی هستم.”
بودیل جین تصویرگر زن آمستردامی
همکاری بودیل جین با شرکت نایکی

تو به عنوان یک تصویرساز همیشه برای خودت کار کردی؟

یک تفاوت بین بودیل جین و همکلاسی­‌هایش وجود داشت، در حالی که پدر ومادر بقیه‌­ی بچه­‌ها شغل­‌های خوب مطابق با استانداردهای اجتماعی داشتند، پدر و مادر من هنرمندان خلاق و مستقل تمام وقت بودند. ما زندگی خوبی داشتیم. من می‌­دانستم این شیوه از زندگی امکان‌پذیر است و خوب بلد بودم چطور شرایطش را مدیریت کنم.

من بسیار خوشبخت بودم که می‌دانستم زندگی یک تصویرگر مستقل چگونه است. وقتی سال دوم مدرسه‌ی هنر بودم یک وبلاگ راه‌اندازی کردم و کارت­‌های تبلیغاتی فروختم. آن زمان تازه وارد بودم ولی نمی­‌توانستم صبر کنم. ترسیده بودم و اعتمادبه‌نفس نداشتم اما نمی‌­خواستم این حس‌­ها مرا متوقف کنند. پدر و مادرم همیشه مرا حمایت می‌کردند و می‌­گفتند کارت را بکن، بیرون همیشه ترسناک است.

در دوران تحصیل در مدرسه­‌ی هنر با وجود اینکه خیلی خجالت می‌کشیدم با کسی صحبت کنم به دورهمی‌های طراحان می‌­رفتم. در آن زمان مجله می‌­خریدم فقط برای اینکه نام ویراستاران را بردارم و در گوگل آدرس ایمیلشان را پیدا کنم. گاهی وقت‌­ها به فروشگاه­‌ها می‌­رفتم تا بپرسم آیا می‌­توانم روی پنجره‌­ها نقاشی بکشم یا نه! و کارهایی مثل این…

می­‌دانستم ­اگر بخواهم کار پیدا کنم باید مردم بفهمند چه کارهایی می‌­توانم انجام دهم و بودیل جین را بشناسند. همچنین وقتی فارغ‌التحصیل شدم نیازی به شغل نداشتم، چند کار شروع کرده بودم و می­‌توانستم به اندازه‌­ی سه ماه پس انداز کنم پس شروع خوبی داشتم.

تو تصویرسازی هستی که به خاطر پرتره‌هایت به شهرت رسیده­‌ای. آن‌­ها واقعی هستند یا زاده‌ی تخیل؟

زنانی که من به تصویر می­‌کشم زاده­‌ی تخیلم هستند در کشیدنشان از زنانی که کنارم هستند یا زنانی که دوست دارم باشم الهام می‌­­گیرم. در تصویرسازی‌هایم، افراد مختلف شهر همیشه الهام بخش من بوده‌اند.

“در تصویرسازی هایم، افراد مختلف شهر همیشه الهام بخش من بوده‌اند.”

 

از نظر من الهام بخشی زنان پایان‌ناپذیر است. طرز رفتارشان، انرژی­شان، ظاهرشان و… همه الهام بخش است. من مجبورم که آن­‌ها را به تصویر بکشم. برای من ظاهر مهم است. گاهی اوقات با دوچرخه در شهر می­‌چرخم و دخترهایی با موهای فوق‌­العاده و نگرشی شگفت انگیز می‌­بینم. در ذهنم از او عکس می­‌گیرم و دختری شبیه به او می‌­کشم. علاقه‌­ای در به تصویر کشیدن زنان به عنوان مدل ندارم. نمی‌­خواهم زنان در کارهایم شبیه به زنانی باشند که در رسانه‌ها می‌­بینیم. زنان ­«بی نقص».

“نمی‌­خواهم زنان در کارهایم شبیه به زنانی باشند که در رسانه‌ها می‌­بینیم.”

 

من به زنان عجیب و غیر متعارف، درخشان و استثنایی بیشتر از زنان زیبا و جذاب علاقه­‌مند هستم. من می­‌خواهم آن­‌ها گرم و صمیمی باشند نه این‌که باعث شوند حس خوبی نسبت به خودتان نداشته باشید. چیزی که برای من به عنوان یک تصویرگر مهم است این است که زنان بفهمند که با وجود تمام تفاوت‌هایشان زیبا هستند. «بی نقص» بودن حوصله سر بر است.

جالب است که همه کارهای بودیل جین را فمینیستی می‌­دانند. من مفتخرم که فمینیست هستم. بنابراین خوشحال می­‌شوم بگویند کارهایم فمینیستی هستند وقتی زنان در تصویرگری هایم قوی بنظر می‌­رسند، این دقیقاً چیزیست که من دوست دارم.

چیزی که برای من مهم است این است که زنان بفهمند که با وجود تمام تفاوت‌هایشان زیبا هستند.

«بی نقص» بودن حوصله سر بر است .”

بودیل جین تصویرگر زن آمستردامی
همکاری بودیل جین با نیویورکر

تصویرگری‌هایت را چگونه توصیف می‌کنی؟

تصویرگری‌های من رنگارنگ، شاد و ماکسیمالیستی هستند. چیزهای زیادی هست که باید به آن­‌ها توجه کنید. نقش و نگارها­، جزئیات، اشیاء. تصویرگری‌های من دیجیتالی هستند که کمی حس آبرنگ را به شما منتقل می‌­کنند. فکر می‌­کنم بتوانید این را در کارهایم ببینید. به طور کلی من با آبرنگ کار می‌­کنم اما کارم را به نقاشی دیجیتال توسعه دادم. من از محیط­‌های شلوغ الهام می­‌گیرم. مثل پارک‌‌ها و باغ‌ها.

تصویرگری‌های من شبیه کلاژ هستند. جایی که همه‌­ی منابع مختلف الهام بخش را کنار هم قرار داده­‌ام. من هیچ چیز را بی‌­قاعده به کارم اضافه نمی‌­کنم. همه چیزها در کار من برگزیده و گلچین شده‌­اند. من هر چیزی را که در لحظه روی من تأثیر می­‌گذارد جمع می‌­کنم و نگه می‌­دارم. وقتی به کارهای قدیمی­‌ترم نگاه می‌کنم تمام چیزهایی که در آن لحظات مرا مجذوب کرده بودند را به یاد می‌­آورم.

“تصویرگری‌های من رنگارنگ، شاد و ماکسیمالیستی هستند.”

­این راه پَستی و بلندی‌­های بسیاری دارد. آخرین چالشی که در دنیای تصویرگری پشت سرگذاشته‌­ای چه بوده؟

یکی از چالش­‌هایی که اخیراً با آن دست و پنجه نرم کردم این بود که بعد از چند سال کار روی پروژه­‌های مختلف، خلق کردن و تصویرگری برای خودم کم کم از زندگی‌­ام محو شد. به محض اینکه آزاد می‌­شدم فقط می‌­خواستم که وقتم را با دوستانم بگذرانم. یا کارهایی انجام دهم که از ­­آن­‌ها لذت می­‌برم. خارج از پروژه‌های تصویرگری، من به زمان احتیاج داشتم برای استراحت کردن. ولی هرچقدر که بیشتر می‌­گذشت و من برای خودم تصویرسازی نمی‌­کردم همه چیز سخت‌­تر می‌شد.

یک روز فهمیدم که من دو سال است هیچ نقاشی برای خودم نکشیده­‌ام. سؤال مهم این بود، آیا می‌­توانم دوباره برای خودم تصویرگری کنم؟

آیا هنوز می­‌توانم از انجام کاری که متعلق به مشتری نیست لذت ببرم؟

یا من تصویرگری هستم که هیچ پروژه­‌ی شخصی انجام نمی­‌دهد؟

لذت بردن از نقاشی را فراموش کرده بودم و این مرا خجالت­‌زده می‌­کرد. آیا هیچ ایده‌­ای از خودم نداشتم؟

برای همین احساس کردم که باید وقت بیشتری برای خلق کردن بگذارم. سعی کردم از روزهای تعطیل استفاده کنم. اما این‌کار باعث شد سرخورده و ناامید شوم چون با وجود زمان هم من هیچ کاری انجام ندادم. شاید احتیاج داشتم با برنامه عمل کنم. کمتر شکایت کنم و بیشتر خلق کنم. من فهمیدم هر چه بیشتر کار کنی بیشتر آرامش خواهی یافت. هر روز می­‌توانید کاری انجام دهید که شما را خوشحال می­‌کند هرچند که شما از نتیجه راضی نباشید. حداقل شما کاری را انجام داده‌­اید که از آن لذت برده‌­اید.

از هفته­‌ی اول سال ۲۰۲۰، هفته‌­ای یک نقاشی کشیده‌­ام. البته سعی می­‌کنم زیاده­‌روی نکنم چون سنگ بزرگ نشانه‌­ی نزدن است.

“هر روز می­‌توانید کاری را انجام دهید که شما را خوشحال می­‌کند هرچند که شما از نتیجه راضی نباشید.”

چه توصیه‌ای برای تصویرگرهای تازه‌کار دارید؟

یکی از چیزهایی که من بسیار در بین دوستان تصویرگرم و یا همکلاسی­‌های سابقم در مدرسه‌­ی هنر دیده‌ام عدم اعتمادبه‌نفس یا احساس ترس در آن‌هاست که مانع می­‌شود کارهایشان را به نمایش بگذارند. در صورتی که این موضوع نباید مانع کار شما شود. مهم نیست که چقدر کار شما خوب است، چون شما همیشه این حس عدم اعتمادبه‌نفس را در خود خواهید داشت.

وقتی یک تصویرگر تازه شروع به کار می­‌کند برایش عجیب است که دیگر همکارانش نسبت به کارشان اعتمادبه‌نفس کافی ندارند. یک تصویرگر موفق حتماً خودش را یک هنرمند فوق‌العاده نمی‌داند، بلکه فقط یاد گرفته است بر ترس‌هایش غلبه کند.

“عدم اعتماد‌به‌نفس یا احساس ترس در بین بچه‌های تصویرگر نباید مانع این شود که آن‌ها کارهایشان را به نمایش بگذارند چون این‌که کار شما چقدر خوب است مهم نیست.”

به نظر من تصویرگران به دو دسته تقسیم می­‌شوند. دسته­‌ی اول تصویرگرهایی هستند که کارهایشان را مخفیانه در اتاق زیرشیروانی توسعه می­‌دهند. و شما مدت­‌ها کاری از آن­­ها نمی‌­بینید تا اینکه یک لحظه (البته اگر وارد این مرحله شوند) احساس می­‌کنند که به اندازه­‌ی کافی پیشرفت کرده‌­اند که کارهایشان را به نمایش بگذارند. آن­‌ها یک دفعه سر و کله­‌شان پیدا می‌­شود در حالی که فوق‌العاده هستند و از همان ابتدا موفق عمل می­‌کنند. البته ممکن است خیلی خوب نباشند و بسیار ناامید شوند چون سخت کار کرده‌­اند تا به اینجا برسند و تحمل شکستشان پایین است.

دسته‌­ی دوم آن‌­هایی هستند که کاملا پیشرفت کرده‌­اند. آن‌ها از پانزده سالگی وبلاگ خودشان را راه اندازی کرده‌­اند و از آن زمان کارهایشان را به اشتراک می‌گذاشتند. و در زندگی­شان پنج بار وبسایت می­‌سازند و شاید ده تا لوگوی مختلف داشته باشند. وقتی نام آن­‌ها را گوگل می­‌کنید در ابتدا کارهایشان بر روی کاغذ، و بعد با گواش و الان به شکل دیجیتال می‌­بینید. ممکن است بعضی از این کارها مزخرف یا غیرحرفه­‌ای به‌نظر برسند. من ( بودیل جین ) به دسته­‌ی دوم تعلق دارم که در طول سال­‌ها پیشرفت کرده‌­ام. هر کسی می‌­تواند نام من را گوگل کند و تصویرگری‌های ابتدایی من را از زمانی که در مدرسه­ هنر بودم ببیند. شاید شرم آور باشد ولی من از همان ابتدا این روش را انتخاب کردم و مؤثر بوده.

بودیل جین تصویرگری از نسل نو

جهت خواندن مطالب و یادداشت‌های دیگر غزل مشرف اینجا کلیک نمایید.

جهت خواندن مطالب در زمینه هنر و گرافیک کلیک نمایید.

لطفاً به این یادداشت امتیاز بدهید.

به این مطلب امتیاز دهید

بودیل جین ؛ گفت‌وگو با تصویرگر زن آمستردامی
5 (100%) 1 vote