ونسان ونگوگ
ونسان ونگوگ نقاش معروف و تأثیرگذار سبک پست امپرسیونیسم است که مطمئناً خیلی از ماها حتی اگر با کارش هم آشنا نباشیم اسمش به گوشمون خورده. ونگوگ برای من هنرمندی ناشنخته بود تا این که توی کلاس تاریخ هنر ثبت نام کردم و با کتاب داستان زندگیش آشنا شدم. میخوام شما رو هم با این هنرمند خارقالعاده آشنا کنم.
من همیشه یکم نقاشی میکردم و اسم خیلی از نقاشهای معروف دنیا از جمله ونسان ونگوگ رو میدونستم. البته ونسان ونگوگ اینقدر مشهور هست که حتی کسانی که اهل نقاشی هم نباشن اسمشو شنیده و کارهای معروفش رو میشناسن. منم مثل اکثر آدمها بعضی آثار معروفش رو کاملاً میشناختم و میتونستم حدس بزنم که بعضی نقاشیها به سبک ونگوگ کشیده و رنگ میشن.
همیشه برام یک نقاش نه چندان جذاب بود که از تعاریف جسته و گریخته شنیده بودم که مثل اکثر هنرمندان یکم دیوانه بوده و حتی گوش خودش رو بریده. اما چیز بیشتری در موردش نمیدونستم. که حتی چرا این کارو کرده!

همه چیز کلاس از تاریخ هنر شروع شد؟
اما رفتن به کلاس تاریخ هنر و آشنا شدن با سبک پست امپرسیونیسم انتزاعی و اینکه این نقاش چه نقش مهمی در تاریخ هنر جهان داشته، باعث شد که برم کتاب داستان زندگیشو بخرم و وقتی شروع به خوندنش کردم برام جزء اون دسته کتابهایی شد که نتونستم از حال و هواش خارج بشم. دیدین بعضی کتابها رو وقتی میخونی کلاً تو فضاش میمونی و اینقدر زندگیتو تحت تأثیر میذاره که نمیتونی از فکرش در بیای؟ کتاب شور زندگی که داستان زندگی ونگوگ هست هم دقیقاً همین جور بود.
کلاً به نظر من هر کتابی که میخونیم، بعد از تموم شدنش دیگه آدم قبلی نیستیم. بعضی کتابا مقطعی رو آدم تأثیر میزارن و بعضی کتابا عمقی. اینم ازون دسته کتابهایی هست که میتونه عمقی روی زندگی هر کسی تأثیر بگذاره و باعث بشه به زندگیمون یک باز نگری داشته باشیم.
نقاشی استعداد و علاقهی ونسان ونگوگ
تو این داستان که کاملاً واقعی و با جزئیات نوشته شده، تمام زندگی این آدم گفته شده که این آدم با چه سختی و مشقتی زندگی کرده.
اینکه به خاطر اعتقادش چطور در یک دهکده با فقر زندگی کرده و توی معدن کار کرده.
اینکه چطور تونست به استعداد و علاقهی ذاتیش پی ببره.
تو کتاب به طور کامل و با جزئیات میخونیم که وقتی ونسان ونگوگ به استعداد و علاقه واقعیش که نقاشی کردن بود، پی برد. تمام انرژی و وقت و پولش رو برای این کار گذاشت.
اینکه چطور وقتی یک نفر با انرژی درونیش یکی میشه، بدون توجه به نیازهای دیگه و فقط با ارزای خواستهی قلبیش، خوشحاله. انگار با نقاشی کشیدن تمام نیازهای انسانیش برطرف میشه. لذتی که از به تصویر کشیدن چیزهایی که میبینه میبره به قدری زیاد و غیر مادی هستن که فکر نمیکنم تا کسی به اون مرحله از شناخت خودش نرسیده باشه بتونه اونو درک کنه.
شناخت من از ونسان ونگوگ
وقتی از دور و بدون آگاهی به زندگیش نگاه کنی، فکر میکنی که چقدر بدبخت و بیچاره بوده و فقط در فلاکت زندگی کرده تا در نهایت نکبت و بدبختی نابودش کرده. و احتمالاً تعجب میکنی که چرا همچین آدمی تونسته اینقدر تأثیرگذار و معروف باشه؟
اما وقتی زندگی اونو با جزئیات و احساساتش میخونی میفهمی که خود اون آدم با وجود تمام مشکلات و سختیها و فلاکتهایی که در زندگی کشیده، انگار قلباً از خودش راضی بوده. یعنی احساس کرده تمام رسالت زندگی خودش رو تو این دنیا انجام داده. و در نهایت وقتی حس کرده دیگه کاری تو این دنیا نداره که انجام بده به زندگیش پایان داده.
رسالت ما برای زندگیمون چیه؟!
اگر بتونیم از زاویه غیر دنیایی و غیرمادی به زندگیش نگاه کنیم، حتی میتونه باعث غبطه خوردن انسانهای عادی باشه. چند نفر از ما آدمهای معمولی دقیقاً میدونیم رسالتمون در این دنیا چی هست و در طول حیاتمون چی باید به این دنیا هدیه بدیم؟
اکثرمون یا در تمام عمر اینو نمیفهمیم و یا اگر هم بفهمیم معمولاً اینقدر دیره که عمرمون کفاف نمیده که بتونیم تمومش کنیم.برای همین ونسان ونگوگ که در طول زندگیه نه چندان طولانیش به رسالتش رسید و تونست اونو به پایان برسونه واقعاً میتونه آموزنده باشه.
وقتی اینجوری بهش نگاه میکنی میفهمی که چرا یک نفر میشه ونسان ونگوگ نقاش خارقالعاده در سبک پست امپرسیونیسم و هر تابلوش بعد از گذشت چندین دهه که از مرگش میگذره در دنیا با بالاترین قیمتها به فروش میرسه و در تمام کتابهای تاریخ هنر آثار و اسمش هست.
یادداشتهای دیگر از سیما علوی رو اینجا دنبال کنید.
اگر علاقهمند به هنر هستید توصیه میکنیم یادداشتهای هنر را از دست ندهید.
“لطفاً به این یادداشت امتیاز بدهید.”
