وظیفه تدوینگر چیست ؟؟؟؟
خب تدوینگر دقیقاً چه کاری انجام میدهد؟ شاید خیلی از ماها وقتی یک فیلم یا انیمیشن را تماشا میکنیم از اهمیت نقش تدوین در اثر غافل باشیم و اصلاً ندانیم که وظیفه تدوینگر چیست. در صورتی که تدوینگر نقش بسیار مهمی را در کیفیت یک اثر که ما تماشا میکنیم بازی میکند. پس در این یادداشت همراه من باشید تا به شما از اهمیت این تخصص بگویم.
اگر بخواهم در یک جمله و خیلی کوتاه بگویم که کار تدوینگر چیست؟ وظیفه تدوینگر این است که مواد خام را طوری سَر هم بندی کند که داستان را بیان کند.
شما هم اگر به سینما علاقمند هستید پرونده فیلم ما را از دست ندهید !!!!
اهمیت نقش تدوین در فیلم
شاید خیلی از ماها ندانیم که تدوین چیست. بدون تدوین فقط کوهی از قطعات فیلمبرداری شده داریم اما کار تدوینگر به اینجا ختم نمیشود.
ما همچنین باید از فکرمان برای یافتن بهترین و مناسبترین نماها استفاده کنیم زیرا هر نما معنایی متفاوت، حسی متفاوت و درنتیجه اثری متفاوت خواهد داشت.
ما باید بدانیم چه زمانی از نمای باز برای تعریف کلام و روابط افراد و محیطشان استفاده کنیم یا چه زمان از کلوزآپ برای بالابردن سطح احساسات یا ارائه جزئیات.
باید درک کنیم که زمانبندی و سرعت چطور در بافت نحوه ارتباط نمادها درون یک صحنه جا میگیرد.
تدوینگر باید بداند چه زمان راشهای خود را به هم نزدیک کند تا صحنه پُر کُنشتر به نظر برسد و چه زمان فضای میان راشها را کِـــــش دهد تا به صحنه فرصت نفس کشیدن دهد. همچنین ما باید قوانین تدوین را بدانیم، گاهی از آنها پیروی میکنیم و گاهی این قوانین را نقض میکنیم.
«راش: به فایلهای فیلمبرداری شده خام راش گفته میشود.»
پیشینه تدوینگری
فیلمسازی کاملاً در تدوین پوشیده شده است، البته همیشه اینطور نبوده در برخی از نخستین فیلمها دوربین هیچ گاه حرکت نمیکرد، پَن نمیکرد، دالی نمیکرد و درنتیجه هیچ گاه کاتی هم در میان نبود.
«حرکت پن یا حرکت افقی (pan): چرخش دوربین روی محور ثابت به طرف چپ یا راست را حرکت پن (پان) میگویند»
«حرکت دالی (dolly): این حرکت یکی از حرکات فنی دوربین است که برای انجام آن دو رشته ریل روی زمین مانند ریل قطار کار گذاشته میشود و دوربین روی ارابه چهار چرخی که روی ریل حرکت میکند قرار میگیرد و به طرف جلو حرکت داده میشود. این ارابه را دالی یا تراک میگویند»
دریکی از نخستین فیلمهای برادران پته، دوربین حتی حیوانات سیرک یا اجراکنندگان که از قاب خارج میشدند را نشان نمیداد و تعقیب نمیکرد.
طولی نکشید که فیلمسازان چیزی بیش از یک نمای متوسط و باز را تجربه کردند، در قسمتی از فیلم چِلچله بزرگ (۱۹۰۱) هنرپیشه به سمت دوربین حرکت میکند و یک نمای کلوزآپ ایجاد میکند. پس قصه اینجاست هرچه آنها ابزار را بهتر و بهتر شناختند داستانهای پیچیدهتری را بیان میکردند.
درفیلم موتورسوار (۱۹۰۶) به کارگردانی والتربوت (یکی از ابتدایی ترین کمدیهای فانتزی) یک پلیس مشغول تعقیب ماشینی است که از روی آن رد شده، ماشین از یک ساختمان بالا میرود و درنهایت به دور زُحَل میچرخد. برای اینکه کارگردان بتواند این داستان را درست تعریف کند مجبور بود تکهها را جوری بچیند که ما را از یک لوکیشن به لوکیشن دیگر ببرد و این کار بزرگی بود.
کمی بعدتر یک آمریکایی به نام (اِدوین اِس پورتر) دریافت میکند که میتواند با ترکیب کلوزآپ و تدوین، نماهای مختلف پایانی برای فیلمش خلق کند.
تأثیر اسکورسیزی از فیلم سرقت بزرگ قطار
درفیلم سرقت بزرگ قطار، داستان یک گروه سارق قطار را نشان میدهد که تحت تعقیب یک جماعت هستند، این نماها با استانداردهای امروزه خیلی خیلی طولانی هستند اما در لحظه پایانی ادوین پورتر یک مدیوم شات از یکی اعضای گروه نشان میدهد که هفت تیرش را در میآورد و رو به دوربین شش مرتبه شلیک میکند. این نما چنان تغییری در سینما ایجاد کرد که بسیاری از فیلمسازان به تجلیل از این شات در فیلمهایشان استفاده کردند. برای مثال مارتین اسکورسیزی درفیلم رفقای خوب. اما در حقیقت کاری که انجام داد این بود که بستری برای این ایده مهیا کرد که دوربین میتواند حرکت کند و نماهای مختلف با اندارههای مختلف خلق کند تا بتواند با وصل کردن آنها به یکدیگر نوعی واکنش خاص در مخاطب ایجاد کند.
و این پایهی تمام کارهایی است که از طریق تدوین صورت میگیرد، دریافت یک واکنش خیلی خاص از مخاطب.
“همیشه وصل کردن نماهای مختلف با اندازههای متفاوت به یکدیگر بر مخاطب تأثیر بسیاری میگذارد و این چیزی بود که فیلمسازان ابتدایی به آن پی بردند.”
پس حالا که متوجه شدیم وظیفه تدوینگر چیست و تدوین چیست، وقتش رسیده که بفهمیم چطور میتونیم واکنشهای مخاطب به فیلممان را کنترل کنیم ….
در مطلب بعدی به این موضوع میپردازیم.
برای خواندن یادداشتهای دیگر در این زمینه صفحه مشاغل رو دنبال کنید.
“لطفاً به این یادداشت امتیاز دهید”