کارایی به چه معناست و چه نقشی در کارهایمان دارد؟
کارایی به چه معناست ؟
در بحث گذشته کلیتی از اثربخشی در اقتصاد را درک کردیم. اما لازم است بدانیم که اثربخشی بهتنهایی راه گشا نخواهد بود. همانطور که اشاره شد در کنار اثربخشی باید به کارایی نیز توجه کنیم و در واقع مکمل یکدیگرند . اثربخشی به معنای انجام کارهای درست بود. کارایی به معنای درست انجام دادن کارها است. البته اینها تعاریف عام و کلی از اثربخشی و کارایی است. برای هرکدام تعاریف مختلفی وجود دارد ولی به دلیل گستردگی استفاده و عمومیت آن، تعریف واحدی وجود ندارد. در این مقاله میخواهیم به این موضوع بپردازیم که کارایی دقیقاً به چه معناست ؟
اثربخشی و کارایی مکمل یکدیگر
باید توجه داشت که هرکدام از این دو مورد باید اصولی انجام شود و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و همدیگر رو تکمیل میکنند، مثالی بزنیم. فرض کنید مقداری پول در اختیار دارید که میخواهید از آن استفاده کنید. چه کارهایی میتوانید بکنید؟ خرید خانه، خودرو، سرمایهگذاری در بورس، ایجاد تولید و بسیاری دیگر. هرکدام از این موارد نتایجی را به همراه خواهد داشت.
اما اثربخشی یعنی از بین این موارد با توجه به معیارها و امکانات موجود، انجام دادن بهترین انتخاب. فرض کنید با توجه به معیارهای شخصی و محیطی، سرمایهگذاری در بورس انتخاب شد. انتخاب درست راه یعنی سرمایهگذاری در بورس میشود اثربخشی. یعنی انجام کار درست. خب حال باید کارهای درست را هم انجام دهیم تا نتایج مثبت بگیریم. چه چیزهایی لازم است تا در بورس موفق شویم؟ آگاهی از بازار، آشنایی با صورتهای مالی، ریسکپذیری و … از نکاتی هستند که باعث میشوند که راه را هم درست پیش برویم. یعنی کارایی بالا. پس میبینیم که چطور اثربخشی و کارایی لازم و ملزوم یکدیگرند.
“اثر بخشی و کارایی لازم و ملزوم یکدیگر هستند یعنی اینکه اگر هرکدام از آنها در کارهایمان نادیده گرفته شوند میتوانند نتایج مخرب با خود به همراه داشته باشند”
بهره وری به چه معناست ؟
در علم مدیریت و صنایع به مجموع اثربخشی و کارایی، بهرهوری گفته میشود. یعنی هرچه اثربخشی و کارایی بیشتر باشد، بهرهوری نیز بیشتر میشود. بهرهوری بیشتر در تولید، کاربرد علمی و عددی دارد. ولی به لحاظ مفهومی میتواند در همه تصمیمات روزمره ما نمود پیدا کند. شاید تجربه در انتخاب درست تأثیر زیادی داشته باشد. اما بههیچوجه جایگزین علم نمیشود. همانطور که اثربخشی و کارایی لازم و ملزوم یکدیگرند، علم و تجربه نیز مکمل یکدیگرند. میتوان در انتخاب اثربخش از تجربه دیگران و علم بهروز استفاده کرد و میتوان در درست رفتن مسیر درست نیز به آنها تکیه کرد.
خوب است کمی به تصمیمات درست و غلط گذشته خود فکر کنیم. بیشتر تصمیمات اقتصادی را مدنظر قرار بدهیم. چه شد که انتخاب ما شد؟ چه انتخابهای دیگری داشتیم؟ آیا انتخاب ما انتخاب درستی بود؟ آیا راهی که برای طی این مسیر انتخاب کردیم بیشترین کارایی را داشت؟ چه نتایجی را به دنبال داشته است؟ نتایج جمعی انتخاب ما چه بوده است؟ چه راههای دیگری برای انتخاب داشتیم؟ آیا انتخاب اثربخش دیگری داریم؟ و …
پاسخ به این سؤالها علاوه بر اینکه دید روشنی از وضعیت فعلی به ما ارائه میکند، افق دید ما را چه در تصمیمات گرفتهشده و چه در تصمیماتی که بعداً گرفته خواهد شد وسیعتر و سنجیدهتر خواهد کرد.
بازهم خاطر نشان میشویم که حتی فردیترین تصمیم هر شخص نیز نتایج جمعی به دنبال دارد و این جنبه مهم پیشرفت ماست.