تابلو گرنیکا اثری از پیکاسو خالق سبک کوبیسم
تابلو گرنیکا
همهی ما حتی به شوخی، اسم آقای پیکاسو رو شنیدیم! مثلاً گفتن: پیکاسویی شدی برای خودت! یا کِی پیکاسو میشی!؟ پیکاسو مثل داوینچی از دسته هنرمندایی هست که از کودک تا پیر اسمش رو شنیدن. اما شاید خیلیامون چیز زیادی از آثار و زندگی این هنرمند بزرگ ندونیم! ما در این یادداشت میخواهیم راجع به پابلو پیکاسو و نقاشی عزیزش یعنی تابلوی گرنیکا که در زمان خودش جنجال برانگیز بود و سبک کوبیسم صحبت کنیم.
پابلو پیکاسو کیه؟
پابلو پیکاسو هنرمند اهل اسپانیا بود که هنرهای زیادی نظیرِ نقاشی، شعرسرایی، طراحی صحنه، گراورسازی، سرامیک کاری و پیکر تراشی داشت. او از تاثیر گذارترین چهره های هنری قرن بیستم بود.
پابلو در ده سالگی از پدرش که (او هم نقاش بود) نقاشی رو یاد گرفت و با هوش سرشاری که داشت، اولین نمایشگاه انفرادیش رو توی اسپانیا برگزار کرد. بعد از برگزاری این نمایشگاه، برای همیشه به پاریس رفت و هیچ وقت به وطنش اسپانیا بر نگشت. پابلو در اواخر عمرش از اینکه میتونست مثل کودکان نقاشی بکشه افتخار میکرد و میگفت:( هر کودکی یک هنرمند واقعی است. مشکل این است که چگونه یک هنرمند باقی بماند درحالی که رشد می کند.)
“پابلو پیکاسو: هر کودکی یک هنرمند واقعی است. مشکل این است که چگونه یک هنرمند باقی بماند درحالی که رشد می کند.”
آبی، صورتی، زرد
زندگی هنری پیکاسو به سه دوره تقسیم میشد:
دورهی اول از اون جایی شروع شد که پیکاسو از تنهایی گریزان بود و کلی دوست و رفیق داشت. یکی از دوستهای پیکاسو خودکشی میکنه و این اتفاق تأثیر زیادی توی روحیهی پیکاسو میذاره و شروع میکنه به کشیدن چهرههای آکروباتها و بندبازها و بیشتر از رنگهای تیره به ویژه آبی استفاده میکنه و این دوره، دوره ی آبی نام گذاری میشه.
دورهی دوم، دورهی صورتی بود. پابلو بعد از برگزاری اولین نمایشگاهش، به پاریس رفت، فضای پاریس به زودی پالت رنگیشو به رنگهای صورتی و قرمز تغییر داد و او در همهی نقاشیهاش در این دوره از دو رنگ صورتی و قرمز بیشترین بهره رو برد.
دورهی سوم تحت عنوان دوره ی زرد نام داشت.
در سال ۱۹۰۸ او و دوستش ژرژ براک، در پاریس، سبکی تحت عنوان کوبیسم رو پایه گذاری کردن.
“سبک کوبیسم توسط پیکاسو و یکی از دوستانش به نام ژرژ براک به وجود اومده.”
کوبیسم چیه؟ اسم یک حرکت ورزشیه یا سبک هنری؟
پیکاسو و ژرژ براک که از سبک امپرسیون تاثیر پذیرفته بودن، سبک جدیدی رو به کار بردن که انگار از مکعبهای کوچک تشکیل شده بود. این مکتب از طرف منتقدین کوبیسم نام گرفت. در تابلوها، رنگها به صورت چند تکه و تخت بودند و از اشکال شکسته و ترکیبات در هم و تصاویر تمثیلی استفاده میکردن. هنرمندای کوبیست اعتقاد داشتن که نباید عینا از طبیعت کپی برداری یا از مدل سازی سنتی استفاده کرد، باید هنرمند به ورای نقاشی بره و بُعد سوم یعنی بعد زمان رو بسازه.
پیکاسو راجع به نقاشی می گفت: (من اشیا را آن گونه که درباره آنها فکر میکنم، نقاشی میکشم، نه آنگونه که آنها را میبینم). این سخن پیکاسو نشون میده که او از نقاشی عینی فاصله گرفته و بنای کار خودش رو بر اساس ذهنیت بنا کرده و معتقد بود برای نقاشی کردن باید چشمها رو بست و آواز خوند.
“هنرمندای کوبیست اعتقاد داشتن که نباید عینا از طبیعت کپی برداری یا از مدل سازی سنتی استفاده کرد، باید هنرمند به ورای نقاشی بره و بُعد سوم یعنی بعد زمان رو بسازه.”
بازنمایی توحش نازیها درتابلو گرنیکا
هم زمان با آماده شدن پیکاسو برای نمایشگاه جهانی در پاریس، در اسپانیا (وطن پیکاسو) نازیها دهکدهی گرنیکا رو بمب باران کردن و پیکاسو به تأثیر از این اتفاق تابلو گرنیکا رو خلق کرد.
پابلو در تابلوی ۳/۵در۷/۵ متریاش به بازنمایی مرگ، خشونت و جنگ پرداخت و برخلاف نقاشیهای قبلیش از رنگ سیاه و سفید استفاده کرد. وجود این دو رنگ در تابلوی گرنیکا بسیار هوشمندانه بود. او فکر میکرد با استفاده از این دو رنگ میتونه فضای بیرحمی و جنگ رو بهتر نشون بده. پیکاسو هنرمند سیاسی بود اما کمتر تابلوی او ضدجنگ بود. تابلوی گرنیکا یکی از آثار ضدجنگ پیکاسو هست. او جزئیات رو جدا جدا کشید و بعد اونها رو کنار هم قرار داد. جزئیات این تابلو به صورت پراکنده در دیگر تابلوهای پیکاسو وجود داره.
“پیکاسو با تاثیر از بمباران زادگاهش یعنی اسپانیا توسط نازیها تصمیم به کشیدن تابلو گرنیکا گرفت.”
حالا به تحلیل چند جز از نقاشی گرنیکا میپردازیم:
در این نقاشی گاوی رو میبینیم که با حالتی خنثی ایستادهست. اسم این گاو که در بقیه ی آثار پیکاسو هم میبینیم، فرانکو ست. فرانکو نام حاکم شهرِ پیکاسو بوده که به دستور او، این شهر بمب باران شده بود.
اسب در همه جا و در این تابلو نماد نجابت و آزادی است. چپ بودن جهت فرشته میتونه نماد چپگرایی و یا جدا شدن از راه اصلی و به کج رفتن باشه. این یعنی پابلو میخواست نشون بده حتی فرشتهها که در نظر و فکر ما دارای تقدس کاملن، در مصائب و جنگ دچار چپگرایی میشن.
دربالای کادر لامپی رو میبینیم که نشاندهندهی تکنولوژیای هست که بهدست آدمهای بد بخصوص نازیها افتاده و به وسیلهی اون هزاران شهر و انسان رو نابود کردن. به عبارت دیگه تکنولوژی که برای سهولت انسان به وجود اومد، همت به کمر بسته که انسان رو نابود کنه. در واقع این انسانها هستن که به وسیلهی تکنولوژی دست به ویرانی میزنند.
نقاشی گرنیکا یک اثر کوبیسمیست. پیکاسو از رنگ های تخت استفاده کرده و نقاشی هیچ عمق و بعدی نداره. دلیلش این بوده که پیکاسو میخواست نشون بده جهان به سمتی میره که تک بعدی هست و رو به زوال و فناست. در سمت راست تابلو زنی چراغ به دست رو میبینیم که از بالا وارد صحنه میشه و صحنه رو روشن میکنه. این میتونه نمادی از آزادی و نجات بشریت بعد از این همه سختی باشه. در وسط تابلو اسبی شکم دریده وجود داره که در حال شیهه کشیدنه که درد و رنج و مشقت رو نشون میده در حالی که گاو با حالتی استوار و پیروزمندانه به اطراف نگاه میکنه.
“پابلو میخواست نشون بده حتی فرشتهها که در نظر و فکر ما دارای تقدس کاملن، در مصائب و جنگ دچار چپگرایی میشن.”
جهان از دید پیکاسو
همهی اینها بازنمایی این موضوع هستن که در جهان بعضی آدمها مثل نازیها در تلاش از بین بردن مردمن و تمام قدرت دست اونهاست و بعضی دیگر قربانی خواستههای این افرادن و در مشقت و سختی میمیرند.
به طور کلی این نقاشی فضایی متشنج داره و انگار عناصر در حال فرارن.
وقتی پیکاسو این تابلو رو برای نمایش به یکی از گالریهای پاریس منتقل میکنه یک مامور فاشیست از او میپرسه این کار شماست؟ و پیکاسو میگه: نخیر!….کار شماست!
این جواب پیکاسو یک حاضر جوابی یا طنز نیست بلکه میخواست تمام مظاهر فاشیستها رو نشون بده.
هنرمند باید شاخکهای احساسیاش تیز باشه و به مصائب و مسائل جامعهی خود یا همهی جوامع توجه کنه و برای آگاهیسازی مردم این موضوعات رو به بهترین شکل بازنمایی کنه و مثل آقای پیکاسو زیرک باشه! پیکاسو میگه:( هنر دروغی است که ما رو قادر به درک حقیقت میسازه.)
وقتی پیکاسو این تابلو رو برای نمایش به یکی از گالریهای پاریس منتقل میکنه یک مامور فاشیست از او میپرسه این کار شماست؟ و پیکاسو میگه: نخیر!….کار شماست!
یادداشتهای دیگر از مریم رضایی را اینجا دنبال کنید.
اگر علاقهمند به هنر هستید توصیه میکنیم یادداشتهای هنر را از دست ندهید.
لطفاً به این یادداشت امتیاز بدهید.