با یک گل بهار می شود یا نمیشود؟
در مباحث گذشته دو مورد کلی را در اقتصاد مد نظر قرار دادیم. این دو مورد عبارت بود از :
۱- آیندهنگری در تصمیمات و رفتار و راهحلهای بلند مدت و ۲- ترجیح منافع جمعی به منافع فردی.
شاید مهمترین آفت این روزهای ما یک ضربالمثل قدیمی باشد که عمیق جا باز کرده است «با یک گل بهار نمی شود». ضربالمثلی کاملا صحیح و در عین حال بسیار خطرناک.
امروز با همین ضرب المثل پیش برویم. فرض کنید هرکس وظیفه دارد یک شاخه گل برای یک گلستان بکارد. خب آیا کاشتن یا نکاشتن یک نفر در یک جمعی مثلا ۵۰ میلیونی تأثیری در زیبایی و پر گل بودن این گلستان دارد؟ مسلماً خیر. حال اگر هر کس پیش خود همین فکر را کند که یک گل من که تاثیری ندارد نه بودنش گلستان را زیباتر میکند و نه نبودنش به چشم میآید. درست است. و یا برعکس این قضیه. هیچ کس نکارد و آن وقت همه پیش خود فکر کنند که وقتی کسی نکارد یک شاخه گل من به چه کار میآید؟ هر دو این افکار به یک اندازه خطرناک هستند. اینکه هم حس بودن و هم حس نبودن تأثیری ندارد. حال اگر نصف مردم با همین طرز فکر اقدام کنند چه می شود؟
در انجام کارها تنها به سهم خود بیندیشید
پس میبینیم که همه کارها در هر زمینهای از جمله اقتصاد هرچند کوچک و هرچند به دست کوچکترین افراد انجام شود وقتی به صورت کل نگاه شود چقدر مؤثر خواهد بود. حال به کارهای کوچکی که هر کس میتواند انجام دهد و نباید به بقیه وابسته باشد نگاه کنیم. مثلا روزی ۵ دقیقه مهربانتر باشیم. روزی ۵ دقیقه به دیگران کمک کنیم. روزی ۲ دقیقه کمتر برق مصرف کنیم و …
کارهای کوچکِ همهگیر تفاوتی بزرگ میآفرینند، حتی در اقتصاد!
حتی تصور همچین افرادی و جامعهای نیز لذتبخش است چه برسد به داشتن آن. جا دارد این سوال را از خودمان بپرسیم. آیا خوب بودن و خوب رفتار کردن، کار دور از دسترس و سختی است؟ همین کارهای کوچک وقتی همهگیر شود و وقتی همه به درستی کار خود را انجام دهند چه میشود؟ مطمئنا نتیجهی آن این خواهد بود که جامعهای سالم خواهیم داشت. اینها همان شاخه گلهایی است که هر کس باید خود بکارد و به باور برسد که بهار با همین شاخه گلها میآید. همین گلها را در اقتصاد هم داریم. وقتی هر کس فقط به فکر خودش باشد و با اقتصاد جامعه کاری نداشته باشد چه میشود؟
اقتصاد جامعه واکنشی بر رفتار تک تک ماست
بدانیم که اقتصاد جامعه از رفتار تک تک ما شکل میگیرد. رفتار فردی به جای ایجاد یک گلستان از گلهای زیبا سبب ایجاد باغی از خار خواهد شد. خارهایی که هرکس به گمان اینکه مگر با کار من یک نفر همه چیز درست می شود و یا حال که همه به فکر خودشان هستند چرا من نباشم؟ پس ما برای چه در جامعه زندگی میکنیم؟ به مرور با مثالهایی توضیح خواهیم داد که این گونه رفتارهای فردی وقتی همهگیر شود چگونه در اقتصاد کلان تأثیر میگذارد. چراکه اقتصاد کلان که دربرگیرنده عوامل اقتصادی معرف جوامع است از رفتار تک تک افراد جامعه شکل خواهد گرفت.
پس اکنون نقش مهم، پُررنگ و اساسی هر یک از افراد در هر شغل و جایگاهی در اقتصاد جامعه را باور داریم. پس با هم عهد ببندیم که هر کس گل خود را بکارد تا بهار شود.
منتظر ادامه یادداشتهای بعدی در رابطه با رفتارهای فردی در جامعه و تاثیر آن بر اقتصاد باشید.
جهت مطالعه مطالب پیشین مرتبط با این موضوع اینجا کلیک نمایید.