علل اختلالات خورد و خوراک و نحوهی مقابله با آن
علل اختلالات خورد و خوراک و نحوهی مقابله با آن
در یاداشت قبل در مورد اختلالات خورد و خوراک صحبت کردیم و گفتیم اختلالات خورد و خوراک اختلالات پیچیدهای هستند که ریشه در مسائل روانی، اجتماعی و فرهنگی دارن و دربارهی انواع اونها صحبت کردیم برای خواندن یاداشت هفته قبل میتوانید از لینک زیر استفاده کنید، حالا در ادامه میخوایم با علل این اختلالات و نحوه ی مقابله با آنها آشنا بشیم پس با من همرا باشید.
مروری بر انواع اختلالات خورد و خوراک
قبل از اینکه با هم شروع کنیم علل اختلالات خورد و خوراک و نحوه مقابله با آنها را با هم بررسی کنیم بد نیست مروری داشته باشیم به اختلالات خورد و خوراک که عبارت بودن از:
اختلال پایکا، که این اختلال مربوط به نوع خاصی از اختلالات خورد و خوراک میشد که مشخصه اصلی اون، خوردن مواد غیر غذایی (مثل گچ، خاک، سفال و …) بود. اختلال بعدی اختلال نشخوار بود که در اون فرد غذای قورت داده شده یا نیمه هضم شده رو از معده به دهان میآورد. اختلال اجتناب/محدودیت غذا یکی دیگه از اختلالات بود که فرد از خوردن غذا اجتناب میکرد یا غذا خوردنش رو اونقدر محدود میکرد که انرژی لازم برای بدنش رو نمیتونست بدست بیاره و با کاهش وزن چشمگیر در ارتباط بود.
اختلال آنورکسیانروزا که به معنای گرسنگی دادن به خود و امتناع از رسیدن وزن بدن به وزن عادی که این دسته از افراد یا از طریق آنورکسیا محدود کننده (روزه داری افراطی، رژیم گرفتن سخت و ورزش مفرط) دست به کاهش وزن میزنن یا از طریق آنورکسیا از نوع بینج ایتینگ/تصفیه، (استفراغ یا استفاده از مواد ملین که همون مسهل هست) دست به کاهش وزن میزنن. اختلال بعدی اختلال بولیمیا نروزا بود که در اون فرد از افزایش وزن میترسه و درباره اندام خودش تصور غیر واقعی داره این افراد دورههای بینج ایتینگ دارن (خوردن بیش از حد به قدری که میزان حجم غذا از میزان حجم غذای یک وعدهی فرد معمولی بیشتر هست) که بلافاصله بعد از اون دست به بولیمیای تصفیه (استفراغ و استفاده از مواد مسهل) و یا بولیمیای بدون تصفیه (استفاده از ورزش بسیار زیاد یا روزه گرفتن افراطی) وزنش رو کاهش میده.
آخرین اختلالی که دربارش حرف زدیم اختلال بینج ایتینگ بود که معمولاً افراد در این نوع اختلال چاق هستند که این اختلال عبارت بود از خوردن بیش از حد در یک وعده غذایی نسبت به وعده غذایی اکثر افراد و عدم کنترل فرد در خوردنش.
علل اختلالات خورد و خوراک :
اختلال خورد و خوراک مثل سایر اختلالات دیگه ریشه در یک مسئله نداره و عوامل بیولوژیکی، اجتماعی/ فرهنگی و روانی/شخصیتی در اون دخیل هستن حالا در ادامه با این علتها بیشتر آشنا میشیم.
علل بیولوژیکی:
اکثر نشانههای اختلالات خورد و خوراک فیزیکی بودن و فقط یک عامل بیولوژیک به طور واضح که ژنتیک بود در علل بیولوژیکی این اختلال شناسایی شده. عوامل ارثی نیز ممکنه در این اختلال نقش داشته باشن. همچنین نمیتونیم نقش دوپامین رو در این اختلال در نظر نگیریم. در تمام اختلالات خورد و خوراک یک عامل مشترک خانوادگی وجود داره، فرضاً اگه فردی در خانواده دارای بولیمیا باشد افراد اون خانواده نه تنها میتونن دچار بولیمیا بشن بلکه ممکن هست دچار همه انواع اختلال خورد و خوراک شوند.
همچنین چون مشکلات اشتها در اختلال خورد و خوراک به فراوانی مشاهد میشه، بعضی نظریههای مربوط به آنورکسیا و بولیمیا به نقش بعضی مناطق فعال مغز در تنظیم اشتها اشاره دارد. طبق تحقیقاتی که بر روی حیوانات به عمل اومد به این نکته دست پیدا کردن که آسیب به هیپوتالاموس جانبی باعث از دست دادن اشتها میشه و از دست دادن اشتها، سندرم گرسنگی دادن به خود را به همراه داره.
عوامل اجتماعی/فرهنگی:
میزان ابتلا به آنورکسیا و بولیمیا در فرهنگهایی که تحت تأثیر فرهنگ غرب و استانداردهای اون بودن بیشتر هست و در واقع تردیدی وجود نداره که بولیمیا تنها در جوامعی دیده میشه که به نوعی با فرهنگ غرب در تماس هست.
رسانههای عمومی:
آنورکسیا و بولیمیا اختلالاتی هستن که بیشتر در زنان دیده میشه و اون هم به دلیل تأثیری هست که رسانههای عمومی بر دیدگاه وزن ایده آل دارن. رسانههای عمومی دائماً متهم به تحریف واقعیت میشن چون اندام زنان رو لاغرتر از اندام طبیعی واقعی نشون میدن که این امر باعث نارضایتی از اندامها و در نتیجه رژیمهای غذایی سخت و افراطی میشه.
گروه همسالان و دوستان:
تأثیر دوستان و همسالان نیز بر اختلالات خورد و خوراک را نمیتوان نادیده گرفت. فرضاً اون فرد نوجوان برای اینکه در گروه همسالان مورد پذیرش قرار بگیره خودش رو تغییر میده تا بتونه خودش رو همرنگ با گروه همسالانش قرار بده. به همیندلیل اگه گروه همسالان توجه صرف به وزن و اندام داشته باشن و به وسیله اندام و وزن سنجیده و پذیرفته شوند باعث میشه فرد برای کاهش و رسیدن به ایدهآل گروه خودش دست به رژیمهای سخت بزنه و یا دچار اختلال بولیمیا و آنورکسیا بشه.
عوامل روانی/شخصیتی:
یکی دیگه از عوامل اختلالات خورد و خوراک ویژگی شخصیتی هست. کسانی که دارای عزت نفس پایین هستن ممکن هست هیکل خودشون رو بد اندام ببینن و یا به صورت واقعی هیکل خودشون رو نبینن و یا کسانی که کمال گرا هستن ممکن هست دچار این اختلالات شوند.
عوامل خانوادگی:
در این بخش میتونیم به نظریه سیستمهای خانوادگی که سالوادور مینوچین اون رو طراحی کرده نگاه کنیم. نظریه میوچین میگه فرد در ساختار خانوادگی مختل و نامنظم گیر کرده.
خانوادههای افراد مبتلا به اختلالات خورد و خوراک حداقل یکی از چهار ویژگی زیر رو دارا هستن:
- درهم تنیدگی: در اینجا والدین در همه کارهای فرزندان دخالت میکنن. از همه کارهای آنها میخوان سر در بیارن و به هیجانات و نیازهای عاطفی فرد توجه نمیکنن.
- افراط مراقبت: در اینجور خانوادهها، والدین بیش از حد نگران مسائل فرزندپروری و رفاه دیگر فرزندانشان هستن و این امر ممکنه باعث کنترل افراطی فرزندشان بشه.
- انعطاف ناپذیری: در اینجور خانوادهها والدین دارای سفت و سختگیری بیش از حد هستن. در واقع انعطافناپذیری به مشکل خانواده در سازگار شدن با نیازهای رشدی دائماً در حال تغییر فرزندان، مثلاً نیاز روز افزون فرزندان به استقلال اشاره داره.
- عدم حل اختلاف: افرادی که همیشه در حال تعارض و جنگ هستن.
در کل میتونیم بگیم خانواده نه تنها در این اختلالات بلکه ممکنه در اختلالات دیگه هم نقش داشته باشن چون اولین محیطی که فرد در اون قرار میگیرد خانواده هست.
روشهای مقابله و درمانی اختلالات خورد و خوراک:
انواع درمانها برای این اختلالات وجود داره از درمانهای دارویی گرفته تا خانواده درمانی همچنین روان درمانی شناختی-رفتاری تا خود-نظارتی از طریق یاداشت، همهی اینها عوامل درمانی هستن که از طریق مراجع به شخص رواندرمانگر و یا روانشناس میتونین به درمان این اختلالات دست پیدا کنید.
در آخر اینکه در این متن متوجه شدیم که خورد و خوراک و غذا خوردن ما هم باعث ایجاد اختلال میشن و فهمیدیم که این اختلالات هم میتونن تحت تاثیر عوامل شخصیتی قرار بگیرن و یا خانواده و همسالان و رسانههای عمومی در این اختلال نقش ایفا کنن.
برای خواندن یادداشتهای دیگر در حوزه روانشناسی اینجا رو دنبال کنید.
یادداشتهای دیگر از مونا جلالی مقدم را در این صفحه دنبال کنید.
لطفاً به این یادداشت امتیاز دهید